پادشاه ممالک خطیم/صفحه مشق ما قلمرو ماست
موضوعات وبلاگ : هنری/حقوقی/روابط عمومی/طنز و حکایات عبرت آموز
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 31 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

زندگی، ارزش آنرا دارد که به آن فکـر کنی.

زندگی، ارزش آنرا دارد که ببویی اش چون گل، که بنوشی اش چون شهد.

زندگی، بغض فـروخورده نیست.

زندگی، داغ جگــــر گـــوشه نیست.

زندگی، لحظه دیدار گلــی خفته در گهــــواره است.

زندگی، شوق تبسم به لب خشکیده است.

زندگی، جـــرعه آبی است به هنگامه ظهـــر در بیابانی داغ.

زندگی، دست نوازش به ســر نوزادی است.

زندگی، بوسه به لبهای گلی است که به شوقت همه شب بیدارست.

زندگی، شـــوق وصال یار است.

زندگی، لحظه دیدار به هنگامــــــه یاس.

زندگی، تکیه زدن بر یــار است.

زندگی، چشمه جــوشان صفا و پاکـــی است.

زندگی، مـــوهبت عرضه شده بر من انسان خاکـــی است.

زندگی، قطعه سرودی زیباست که چکاوک خواند که به وجدت آرد به سرشاخه امید و رجا.

زندگی، راز فـروزندگی خورشید است.

زندگی، اوج درخشندگــــــی مهتــاب است.

زندگی، شاخه گلی در دست است که بدان عشق سراپا مست است.

زندگی، طعــم خوش زیستن است، شور عشقی برانگیختن است.

زندگی، درک چرا بودن است، گام زدن در ره آسودن است.

زندگی، مزه طعم شکلات به مذاق طفل است. به، كه چقدر شیـــرین است.

زندگی،خاطره یک شب خوش،زیر نورمهتاب،روی یک نیمکت چوبی سبز،ثبت درسینه است.

زندگی، خانه تکانی است. هر از چندگاهی از غبار اندوه.

زندگی، گـوش سپردن به اذان صبح است که نوید صبـح است.

زندگی، گاه شده است خوش نیاید به مذاق.

زندگی، گاه شده است که برد بیراهم.

زندگی، هر چه که هست، طعـــم خوبی دارد، رنگ خوبــــی دارد.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 31 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

این تصویر خیره کننده پرنده ای را نشان می دهد که برای محافظت فرزندانش بدن کوچکش را مانند یک سد در مقابل آب قرار داده است. او لانه اش را نادانسته در مجرای یک ناودان بنا کرده و حالا که بارندگی آغاز شده، آب باران خانه و جوجه هایش را تهدید می کند.
همانگونه که در تصویر می بینید پرنده نر مشغول غذا دادن به جوجه هاست،
اما پرنده ماده در مجرای آب خود را قرار داده است و کنار او هم آب زیادی جمع شده است.
این پرنده ماده پرهای خود را باز کرده و حجم بدنش به دو برابر حجم معمولی رسیده تا هر چه بیشتر جلو آب را بگیرد.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

 

برای دیدن سایر عکس های زیبای این رستوران جالب بر روی ادامه مطلب کلیک کنید .



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |
 
Three things in life that are never certain
سه چیز در زندگی پایدار نیستند

Dreams
رویاها

Success
موفقیت ها

Fortune
شانس
«»«»««»»««»»««»«»

Three things in life that, once gone, never come back
سه چیز در زندگی که وقتی از کف رفتند باز نمی گردند

Time
زمان

Words
گفتار

Opportunity
موقعیت

«»«»«»«»«»«»«»«»«»

Three things that destroy us
سه چیز ما را نابود می کنند

Arrogance
تکبر

Greed
زیاده طلبی

Anger
عصبانیت

«»«»«»«»«»«»«»«»

Three things that humans make
سه چیز انسانها را می سازند

Hard Work
کار سخت

Sincerity
صمیمیت

Commitment
تعهد
 
 
«»«»«»«»«»«»«»«»«»
 
Three things in life that are most valuable
سه چیز بسیار ارزشمند در زندگی

Love
عشق

Self-Confidence
اعتماد به نفس

Friends
دوستان

«»«»«»«»«»«»«»«»«»

Three things in life that may never be lost
سه چیز در زندگی که هرگز نباید آنها را از دست داد

Peace
آرامش

Hope
امید

Honesty
صداقت

«»«»«»«»«»«»«»«»«»


Happiness in our lives has three primary principles
خوشبختی زندگی ما بر سه اصل است

Experience of Yesterday
تجربه از دیروز

Use of Today
استفاده از امروز

Hope for Tomorrow
امید به فردا

«»«»«»«»«»«»«»«»«»

Ruin our lives is the three principles
تباهی زندگی ما نیز بر سه اصل است

Regret of Yesterday
حسرت دیروز

Waste of Today
اتلاف امروز

Fear of Tomorrow
ترس از فردا
 
«»«»«»«»«»«»«»«»«»

Be the cause of happiness for someone, not his grief
همیشه دلیل شادی کسی باش ، نه شریک شادی او
وهمیشه شریک غم کسی باش ، نه دلیل غم او

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

بسیاری از گردشگران حاضرند تجربه های عجیب و غریبی در طول سفر خود در هتلهای مختلف داشته باشند .هتلهایی که شاید فرم و مکان آنها خیلی متعارف نباشد .برای اقامت در خیلی از این هتلها هزینه های گزافی نیز باید پرداخت اما گردشگران حاضرند در قبال این تجربه ها این هزینه را متقبل شوند . به 12 نمونه از این هتلهای جالب و جدید در سرتاسر دنیا توجه نمایید .

1-هتل شناور در آب در سوئد

Floating Hotel in Sweden

 برای دیدن سایر عکس ها بر روی ادامه مطلب کلیک کنید


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

برای دیدن سایر عکس های زیبا روی ادامه مطلب کلیک کنید



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 23 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

ميگويند حدود ٧٠٠ سال پيش، در اصفهان مسجدي ميساختند.

روز قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرين خرده کاري ها را انجام ميدادند.

پيرزني از آنجا رد ميشد وقتي مسجد را ديد به يکي از کارگران گفت: فکر کنم يکي از مناره ها کمي کجه!

کارگرها خنديدند. اما معمار که اين حرف را شنيد، سريع گفت : چوب بياوريد ! کارگر بياوريد ! چوب را به مناره تکيه بدهيد. فشار بدهيد. فششششششااااررر...!!!

و مدام از پيرزن ميپرسيد: مادر، درست شد؟!!

مدتي طول کشيد تا پيرزن گفت : بله ! درست شد !!! تشکر کرد و دعايي کرد و رفت...

کارگرها حکمت اين کار بیهوده و فشار دادن مناره را پرسيدند ؟!

معمار گفت : اگر اين پيرزن، راجع به کج بودن اين مناره با ديگران صحبت ميکرد و شايعه پا ميگرفت، اين مناره تا ابد کج ميماند و ديگر نميتوانستيم اثرات منفي اين شايعه را پاک کنيم...

اين است که من گفتم در همين ابتدا جلوي آن را بگيرم !

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 23 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.

اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی !

سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!!

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من  می توانم این کارها را انجام  دهم؟

لقمان جواب داد :

اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .  

اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .  

و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای  بگیری ، آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست...

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 23 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

مردي در كنار رودخانه‌اي ايستاده بود.

ناگهان صداي فريادي را ‌شنید و متوجه ‌شد كه كسي در حال غرق شدن است.

فوراً به آب ‌پرید و او را نجات ‌داد...

اما پيش از آن كه نفسي تازه كند فريادهاي ديگري را شنید و باز به آب ‌پرید و دو نفر ديگر را نجات ‌داد!

اما پيش از اين كه حالش جا بيايد صداي چهار نفر ديگر را كه كمك مي‌خواستند ‌شنید ...!

او تمام روز را صرف نجات افرادي ‌كرد كه در چنگال امواج خروشان گرفتار شده بودند ، غافل از اين كه چند قدمي بالاتر ديوانه‌اي مردم را يكي يكي به رودخانه مي‌انداخت...!

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 22 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

نوشته شده در تاريخ شنبه 20 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

بچه ای نزد شیوانا رفت (در تاریخ مشرق زمین شیوانا کشاورزی بود که او را استاد عشق و معرفت و دانایی می دانستند) و گفت : " مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید ."


شیوانا سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دخترخردسالش را بسته و در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد. جمعیت زیادی زن بخت برگشته را دوره کرده بودندو کاهن معبد نیز با غرور وخونسردی روی سنگ بزرگی کنار در معبد نشسته و شاهد ماجرا بود.


شیوانا به سراغ زن رفت و دید که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندین بار او را درآغوش می گیرد و می بوسد. اما در عین حال می خواهد کودکش را بکشد. تا بت اعظم معبد او را ببخشد و برکت و فراوانی را به زندگی او ارزانی دارد.


شیوانا از زن پرسید که چرا دخترش را قربانی می کند. زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته است که باید عزیزترین پاره وجود خود را قربانی کند، تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگی اش برکت جاودانه ارزانی دارد.   شیوانا تبسمی کرد و گفت : " اما این دختر که عزیزترین بخش وجود تو نیست. چون تصمیم به هلا کش گرفته ای. عزیزترین بخش زندگی تو همین کاهن معبد است که به خاطر حرف او تصمیم گرفته ای دختر نازنین ات را بکشی. بت اعظم که احمق نیست. او به تو گفته است که باید عزیزترین بخش زندگی ات را از بین ببری و اگر تو اشتباهی به جای کاهن دخترت را قربانی کنی . هیچ اتفاقی نمی افتد و شاید به خاطرسرپیچی از دستور بت اعظم بلا و بدبختی هم گریبانت را بگیرد ! "   زن لختی مکث کرد. دست و پای دخترک را باز کرد. او را در آغوش گرفت و آنگاه درحالی که چاقو را محکم در دست گرفته بود، به سمت پله سنگی معبد دوید.اماهیچ اثری از کاهن معبد نبود! می گویند از آن روز به بعد دیگر کسی کاهن معبد را در آن اطراف ندید!!


جمله روز :  هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست كه متوجه شویم كسی كه به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است...  


در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی‌ است.و تنها یک گناه و آن جهل است.       

عارف بزرگ- مولانا

نوشته شده در تاريخ شنبه 20 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

 


بهرام رادان


نیکی کریمی


گلشیفته فراهانی


مهناز افشار


محمد اصفهانی


لیلا حاتمی










ماهایا پطروسیان


پوریا پورسرخ


رضا صادقی






استاد محمدرضا شجریان


هدیه تهرانی


باران کوثری


پرستو صالحی
 
نوشته شده در تاريخ شنبه 20 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

فرق بلال و خيار چيست؟

بلال در فيلم «محمد رسول الله» بازي كرده ولي خيار در اون فيلم بازي نكرده 

 شباهت بلال و خيار چيست؟

                                                      هيچكدامشان در «تايتانيك» بازي نكردند
 
 
    
 
 
                                     چرا روي آدرس اينترنت به جاي يك دبيليو، سه تا دبيليو مي‌گذارند؟
 
                                                          چون كار از محكم‌كاري عيب نمي‌كنه
 
 

 

 
 

 براي قطع جريان برق چه بايد كرد؟

بايد قبض آن را پرداخت نكرد

 

 آخرين دنداني كه در دهان ديده مي‌شود چه نام دارد؟

دندان مصنوعي

 

 

                                        چطور مي‌شود چهارنفر زير يك چتر بايستند و خيس نشوند؟
                                                
                                                وقتي هوا آفتابي باشد اين كار را انجام دهند
 

 

 

 چرا لك‌لك موقع خواب يك پايش را بالا مي‌گيرد؟

                                                         چون اگر هر دو را بگيرد، مي‌افتد

 

 

                                                            چرا دو دوتا مي‌شود پنج تا؟
 
                                                              چون علم پيشرفت كرده
 

 

                                                  چه طوري زير دريايی ترکها رو غرق مي‌کنن؟
 
                                                              يه غواص ميره در می‌زنه
 

 

                                                            خط وسط قرص براي چيه؟
 
                                            براي اينكه اگه با آب نرفت پايين با پيچ‌گوشتي بره
 

 

 

اگه يه نقطه آبي روي ديوار ديديد كه حركت مي‌كند چيست؟

                                                      مورچه‌اي است كه شلوار لي پوشيده
 

 

 

 يك ترک را چگونه براي هميشه مي‌شود سر كار گذاشت؟

                                                 در دو روي يك كاغذ مي‌نويسم: لطفاً بچرخانيد!
نوشته شده در تاريخ شنبه 20 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |
این شعر و تصنیف زیبای اون رو همه ی ما حداقل یک بار خوندیم و شنیدیم.
?ui=2&view=att&th=124908bd8a73a420&attid=0.1&disp=attd&realattid=ii_124908bd8a73a420&zw
 

شعری زیبا از مهرداد اوستا:


وفا نكردي و كردم، خطا نديدي و ديدم
شكستي و نشكستم، بُريدي و نبريدم

اگر ز خلق ملامت، و گر ز كرده ندامت
كشيدم از تو كشيدم، شنيدم از تو شنيدم

كي ام، شكوفه اشكي كه در هواي تو هر شب
ز چشم ناله شكفتم، به روي شكوه دويدم

مرا نصيب غم آمد، به شادي همه عالم
چرا كه از همه عالم، محبت تو گزيدم

چو شمع خنده نكردي، مگر به روز سياهم
چو بخت جلوه نكردي، مگر ز موي سپيدم

بجز وفا و عنايت، نماند در همه عالم
ندامتي كه نبردم، ملامتي كه نديدم

نبود از تو گريزي چنين كه بار غم دل
ز دست شكوه گرفتم، بدوش ناله كشيدم

جواني ام به سمند شتاب مي شد و از پي
چو گرد در قدم او، دويدم و نرسيدم

به روي بخت ز ديده، ز چهر عمر به گردون
گهي چو اشك نشستم، گهي چو رنگ پريدم

وفا نكردي و كردم، بسر نبردي و بردم
ثبات عهد مرا ديدي اي فروغ اميدم؟


ولی داستان عشق و خیانتی که باعث سروده شدن این شعر شد به گوش کمتر کسی رسیده.
و به دلیل زیبا ، غم انگیز و جالب بودن ، این جا برای شما بازگو می کنم .

 
 


مهرداد اوستا در جوانی عاشق دختری شده و قرار ازدواج می گذارند.
دختر جوان به دلیل رفت و آمد هایی که به دربار شاه داشته،
پس از مدتی مورد توجه شاه قرار گرفته و شاه به او پیشنهاد ازدواج می دهد.
دوستان نزدیک اوستا که از این جریان باخبر می شوند،
به هر نحوی که اوستا متوجه خیانت نامزدش نشود سعی می کنند عقیده ی او را
در ادامه ی ارتباط با نامزدش تغییر دهند.
ولی اوستا به هیچ وجه حاضر به بر هم زدن نامزدی و قول خود نمی شود.
تا اینکه یک روز مهرداد اوستا به همراه دوستانش،
نامزد خود را در لباسی که هدیه ای از اوستا بوده،
در حال سوار شدن بر خودروی مخصوص دربار می بیند...

مهرداد اوستا ماه ها دچار افسردگی شده و تبدیل به انسانی ساکت و کم حرف می شود.
سالها بعد از پیروزی انقلاب ، وقتی شاه از دنیا می رود،
زن های شاه از ترس فرح، هر کدام به کشوری می روند و نامزد اوستا به فرانسه ..

در همان روزها، نامزد اوستا به یاد عشق دیرین خود افتاده و دچار عذاب وجدان می شود.
و در نامه ای از مهرداد اوستا می خواهد که او را ببخشد.
اوستا نیز در پاسخ نامه ی او تنها این شعر را می سراید.
حالا یک بار دیگه شعر رو بخونید ....

نوشته شده در تاريخ شنبه 20 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |







 

نوشته شده در تاريخ جمعه 19 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |
1) آرامش
حتی یک مورد سوگواری شدید یا زدن به سروصورت دیده نشد. میزان تاثر و اندوه بطور خود بخود بالا رفته بود. 
 
2) وقار
صفوف منظم برای آب و غذا. بدون هیچ حرف زننده یا رفتار خشن.
 
3) توانمندی
بعنوان نمونه معماری باورنکردنی بطوریکه ساختمانها به طرفین پیچ و تاب میخوردند ولی فرو نمی ریختند.
 
4) رحم و شفقت
مردم فقط اقلام مورد نیاز روزانه خود را تهیه کردند و این باعث شد همه بتوانند مقداری آذوقه تهیه کنند.
 
5) نظم
غارتگری دیده نشد. زورگویی یا ازدست دیگران ربودن دیده نشد. فقط تفاهم بود.
 
6) ایثار
پنجاه نفر از کارگران نیروگاه های اتمی ماندند تا به خنک کردن دستگاهها ادامه دهند.
 
7) مهربانی
رستورانها قیمتها را کاهش دادند. یک خودپرداز بدون محافظ دست نخورده ماند. دستگیری فراوان از افراد ناتوان.
 
8) آموزش
از بچه تا پیر همه دقیقا میدانستند باید چکار کنند و دقیقا همان کار را کردند.
 
9) وسایل ارتباط جمعی
در انتشار اخبار بسیار خوددار بودند. از گزارشات مغرضانه خبری نبود. فقط گزارشات آرامبخش.
 
10) وجدان
هنگامی که در یک فروشگاه برق رفت، مردم اجناس را برگرداندند سرجایشان و به آرامی فروشگاه را ترک کردند. 
نوشته شده در تاريخ جمعه 19 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |

نوشته شده در تاريخ جمعه 19 فروردين 1390برچسب:, توسط محمد قنواتی |